شهرزادنامه

(شعر های عاشقانه وعارفانه که باروح وجان از ان پذیرایی میکنی وداستان هایی زیبا.. وکوتاه)

(شعر های عاشقانه وعارفانه که باروح وجان از ان پذیرایی میکنی وداستان هایی زیبا.. وکوتاه)

شهرزادنامه

تو با قلب ویرانه ی من چه کردی

ببین عشق دیوانه ی من چه کردی

در ابریشم عادت آسوده بودم

تو با بالِ پروانه ی من چه کردی؟

بایگانی

داستان خنده دار لکنت زبان

جمعه, ۱۹ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ق.ظ

یارو لکنت زبون داشته به اورژانس زنگ می زنه که بیان جنازه همسایه شون که مرده رو ببرن !
میگه: ااااالو اااااوورژانس،این هههههمسایمووون مممممرده ! یک آمبولانس میفرررررستین ؟!…
یارو اورژانسیه میگه: آدرستون کجاست ؟؟!
طرف تا میاد نشانی رو بگه زبونش بند میاد و میگه: ظظظظظ !!!!
طرف میگه: منظورتون ظفره ؟؟؟
طرف میگه: ننننننن ـــنه !
اورژانسیه فکر می کنه که رفته سرکار میخنده و گوشی رو قطع می کنه !
یه هفته بعدش همین قضیه مجددا می افته بازم طرف میگه: آدرستون کجاست ؟
باز زبون بنده خدا بند میاد و میگه: ظظظظظ !!!!
باز یارو میگه ظفر ؟ میگه: ننننه !
ازنو مامور اورژانس فکر می کنه رفته سرکار گوشی رو قطع میک نه !
یک ماه که میگذره،مجددا طرف زنگ می زنه میگه:
اااااووووورژانس، این ههمسایمون مممرده محلللمون بوی گند گررررررفته یک آمبولانس ببفرستیییین !
طرف میگه: آدرستون ؟!
باز زبون یارو بند میاد میگه: ظظظظ !!!
اورژانسیه میگه: آقا منظورت ظفره ؟!
طرف میگه:آآآآررررره آآآآشغااااال؛ آآآآررره ککککثافت کشووووندم آورددددمش ظفرببیییا بببرشش !!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۱۹
عرفان رمضانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی